سوار مرکب تکتاز باشید
سرا پا در نیاز و ناز باشید
هزاران چشم در حال نگاهند
از این رو منظری دلباز باشید
***********
هر آن کس بین مردم بی غروره
نه یک تن بل به چشمم یک کروره
بود گلواژه ای از دفتر عشق
و یا روشن تر از آیات نوره
***********
جنگلی با من به حال گفتگوست
گوید عمرم بستۀ یک تار موست
می شوم صحرای خشک و آن زمان
بهر مردم شاخه ای تر آرزوست
بیشتر