درون دل غم بسیار دارم
به سینه آتشی هموار دارم
بخواب ای روز در آغوش صحرا
بیا ای شب که با تو کار دارم
****************
درون سینه آه سرد دارم
رخی مانند فصل زرد دارم
بلا نسبت به مردان خدایی
گله از مردم نامرد دارم
****************
من از دنیا و عقبی بار کردم
سفر در لیلة الاسفار کردم
دل وامانده را در بستر شب
بیشتر