banner banner
344 - غمناله

در کوه غرور چون پلنگم
با ماه حریف شب به جنگم
از خویش بخویشتن رسیدم
آئینۀ رو نمای سنگم
در قافله همیشه عشق
غمناله ترین نوای زنگم
در پهنه موج خیز هستی
تر دست چو کوسه و نهنگم
از عالم وسعتم ولیکن
زندانی این جهان تنگم
زانو به بغل گرفته گویی
گل سنگ نشسته روی سنگم
رفتم زبهار سبز صحرا
پائیز گرفته آب و رنگم
یا رب به دو دست در دعایم
...
بیشتر

دسته بندی

غزل

غزل

دو بیتی

دو بیتی

ساقی نامه

ساقی نامه

سنگسری

سنگسری

مازندرانی

مازندرانی

دیگر اشعار

دیگر اشعار

یادگار

یادگار

عکس و فیلم

عکس و فیلم

فایلهای صوتی

فایلهای صوتی

دیوان‌اشعار

دیوان‌اشعار

زندگی‌نامه‌ استاد

زندگی‌نامه‌ استاد

ایران صحرا

ایران صحرا