گوشه دنج و خلوت پرهیز
آسمانی تراست از هرچیز
نیست شو نیست در دیار عدم
خواه عطار باش خواه چنگیز
نفس غولی است زشت و اهرمنی
ای اهورائی همیشه ستیز
طالب باده ای هیناً لک
گر نشستی زجای خود برخیز
عشق تا هست گم نمی گردد
نام پرویز و شهرت شبدیز
تا کنم شعر را قرین خیال
شعر کرده مرا خیال انگیز
ای هوس ای درخت تلخ آور
ای سرخر مترسک جالیز
دور شو زین دیار مردآباد
...
بیشتر