یاعلی ای بر ترین حرف و سخن
ای گل حق بلبل شیرین دهن
از تو می خواهم دهانی وا کنم
صد سخن در یک قلم انشا کنم
هر چه پیدا هست و پنهانی تو یی
خلقتم را باعث و بانی تو یی
جمله جمله آنچه در قرآن ماست
رد پائی از علی مرتضاست
یا علی مرغ مرا پرواز ده
آسمانی را به صحرا باز ده
درمیان آب و خاک و نار و باد
مادر دهرت چنین آزاد زاد
گر سخن با خویش گویم در نهان
نام تو دانم چه بگذارم در آن
ای بلندا ای ستیغ استوار
صخره ای بر سینه سختم گذار
مرد تاریخی ز آدم تا کنون
بیش از این در من هجوم آرد جنون
ابر بارانگیر رحمت ده به ما
ما مسلمانیم نصرت ده به ما
هر چه نوشیدم زدستت آب عشق
آبرویم گشت در پایاب عشق
گفته و نا گفته های من تو یی
سفته و نا سفته های من تو یی
ای کلید قفل در های وجود
فارغم کن زین همه بود و نبود
خود نمیدانم که در روز بلی
با خدا گفتم سخن یا با علی
یا علی مجنون زنجیری شدم
در جوانی مایل پیری شدم
آه می سوزد قلم این دفترم
دفترم روحم تمام پیکرم
لرزه افتاده به دستم یا علی
هوشیارم کن که مستم یا علی
دیگر از خود بیخودم فریاد رس
دست ما را گیر ای میر عسس
من نمیدانم چه می گویم زتو
یا چه می خواهم چه می جویم زتو
هرچه گفتم باز کم آورده ام
تحفه ای از یک دو دم آورده ام
ای نوای خوش نوای نای عشق
ای حکایتگر ترین معنای عشق
تو به صد دفتر شرافت داده ای
درس مردی و شجاعت داده ای
یا علی ای کبریای کبریا
بارمان ده بر در دولتسرا
شبنم خوابیده در دامان گل
بر گلویم ریز بی پیمانه مل
یاعلی ای بهترین خلق خدا
جلوه ای کن در بر آیینه ها
ای مه خوابیده در دامان کوه
ده به صحرای گرانجانی شکوه
یا علی ای نقطه آغاز عشق
یا علی ای آخرین اعجاز عشق
فارغم از درد خوف و بیم کن
اسم اعظم را به ما تعلیم کن
بوسه زد شمشیر بر گیسوی تو
فرق سر تا گوشه ابروی تو
از چه گفتی فزت رب الکعبه را
ای خداوند جلال و کبریا
غسل در قاموس اکبر کرده ای
معنی الله و اکبر کرده ای
تا نگویندت خدا نالیده ای
بر خدای خویشتن بالیده ای
یاعلی جانم چه می گفتی به چاه
درد تو در چیست ای مردم پناه
یا علی تو محرمم چون چاه کن
دستگیرم بر سر این راه کن
گو به نفسم دستم از دامن بدار
ای تو ملک سینه ام را شهریار
یا علی درویش کوی تو منم
عاشق گیسو و موی تو منم
وای ای مردم ولی را کشته اند
روح پیغمبر علی را کشته اند
سینه سرخ دشت محراب دعا
از چه پرپر میزنی زین ماجرا
ای فلک دست و سبویت بشکند
سرو روییده به جویت بشکند
همنوایان سحر با یک صدا
خاک افشان گو به عشق مرتضا
یا علی و یاعلی و یاعلی
از تو شد آئینه دل منجلی