دوبیتی های 2924 الی 2935
2924
چشمم پی روی و موی و گیسوست
عاشق به جمال و خوی نیکوست
این یار که گفت و صحبت از اوست
زین سو نبود ورای آن سوست
******
2925
دلم تنگه دلم تنگه
دل تنگ من از سنگه
ولی چون یار هر جایی
سرش جنگه سرش جنگه
******
2926
پله پله علم همچون نردبان
می برد مارا بسوی آسمان
آنچه آموزی بیاموزش به کس
علم پنهان کرده را علمش مخوان
******
2927
بن مایه فکر من خراب است
درمان خرابیم شراب است
این سینه پر زدانش من
گنجینه و غرفه کتاب است
******
2928
هر که بر نفس خود سوار شود
صاحب قدر و اقتدار شود
این را بگو به مردم عشق
رخش خوب است گر مهار شود
******
2929
کسی که صحبت از گلخند می زد
شکسته شیشه ها را بند می زد
برای آنکه جان تازه گیرد
دلش را با دلم پیوند می زد
******
2930
تومی دانی که من مست تو هستم
لباس کهنه پیوست تو هستم
چرا با من نمی سازی به بازی
اگر بازیچه دست تو هستم
******
2931
در پشت خانه ما یک بلبل و قناری ست
یک زندگی زیبا در این خانه جاری ست
هر جا که عشق باشد طوفان در کمین ست
ای رسم روزگاری نه حال بد بیاری ست
******
2932
شرابم مستی دیرینه دارد
دلی همواره توی سینه دارد
خدایا این دل همواره عاشق
نه بغضی در گلو نه کینه دارد
******
2933
دلم کباب شد از عکس کوچه باغ خراب
که یافت می نشود جز به صفحه های کتاب
دلم خراش گرفت و تنم به لرزه که آه
که هر چه آب گمان برده دیده بود سراب
******
2934
به غیر از شب سفر هر گز نکردم
سفر بی همسفر هرگز نکردم
خدا را شکر هنگام سحر گه
دعای بی اثر هر گز نکردم
******
2935
یا علی یا علی گرفتارم
درد پیچیده در دل زارم
گر که دست مرا زغم گیری
به خدای علی سزاوارم