دوبیتی های 2996 الی 3007
2996
لب شادم اگر نمی خندد
لب کس را زغم نمی بندد
گر چه دنیا به کام من نبود
چرخ من بی جهت نمی چرخد
******
2997
در دل می زدم که گفتی کیست
گفتگوی تمام عمرت چیست
گفتم ای دل مترس و هیچ مگو
بر زبانم دعای منفی نیست
******
2998
دست دل را به آب شب شستم
آنچه می خواستم به حق گفتم
گر چه با من سخن به سختی کفت
هیچ از گفت او نیاشفتم
******
2999
بیا تا که آیینه داری کنیم
زچشمان خود آب جاری کنیم
بیا تا کمی فکر غم خواره ی
بدهکار سخت فراری کنیم
******
3000
گروهی را که با من هم نبردند
میان هم نبردان فرد فردند
چو دیدند بار سنگین دلم را
سوار کشتی نوحم نکردند
******
3001
اولین شعرم کلام عشق بود
باده خواری ها زجام عشق بود
بین ما و دلبر شیرین زبان
در سخن گفتن سلام عشق بود
******
3002
ساده باشید و ساده بنویسید
از گل و جام باده بنویسید
از نداده سخن نگفتن به
از خدا وآنچه داده بنویسید
******
3003
خدا با من ست و منم با خدا
و هر گز نگردم من از اوجدا
خدا نیز گر گفته اش این بود
تفاوت بود از کجا تا کجا
******
3004
صدای آسمان آید به گوشم
از این رو در خروشم در خروشم
ولی از دست و پا افتاده ام من
نمی دانم بکوشم یا نکوشم
******
3005
گر یک تن و گر هزار بودم
آشفته زلف یار بودم
عمر آمد و رفت این ندانم
مشغول چه کار و بار بودم
******
3006
ای نشیباییان فراز آیید
سوی ما با هزار ناز آیید
به کجا می روید بر گردید
شهر تنهاست زود باز آیید
******
3007
سخت کوشانه سخت بنویسید
از خود و رخت و بخت بنویسید
روز پاک درخت کاری را
از گل و از درخت بنویسید