419 - سوال
ای عشق مرا بخواب کردی
تا نقش مرا خراب کردی
من خود به حضور می رسیدم
در آمدنت شتاب کردی
ای آتش خفته روی آتش
دل بند مرا کباب کردی
کردم زتو من سوال امّا
نه خواندی و نه جواب کردی
بردی بدرون چله خانه
انگور مرا شراب کردی
چون رشته مرا به سوزن عشق
شیرازه یک کتاب کردی
بر چشم تو چون نگاه کردم
در لحظه مرا بخواب کردی
در عصر تو خوش زمانه ای بود
هر چند مرا عذاب کردی
داری چه جواب سیل صحرا
سرها که بزیر آب کردی