323 - الف
از الف تا تمام گردیدم
تای تَمَتُ کلام گردیدم
در ره سنگلاخ و کوه کمر
خسته با یک دو گام گردیدم
نوبتی تا رسد به اسکندر
مست آب ظلام گردیدم
رام هرگز نمیشدم امّا
تو چه کردی که رام گردیدم
گرچه نا پخته نیستم در عشق
با دو بادام خام گردیدم
پیش تر زانکه چهره ای بینم
عاشق یک سلام گردیدم
چونکه رفتم بجانب صحرا
شهره خاص و عام گردیدم