312 - طوبا
نه طوبایم نه سرو ریشه دارم
خسی در گلبن این روزگارم
درخت پیر را در جنگل عشق
بروی شاخه تنها یادگارم
زروی پل گذر کردند یاران
ولی من عاشق یک بی گدارم
برسم کودکی در دیر سالی
بپای کوچه طفل نیسوارم
نه منصورم نه منصوری نژادم
طناب کهنه ای پابند دارم
شود مانند صحرای بهاری
به هر فصلی که من پا می گذارم