تکدرختی پا به گل در عارف آبادم هنوز
در مسیر راه تنگ باد بیدادم هنوز
غمصدای عشق از کوه وجودم شد بلند
عشق رفت و من بپای کوه فریادم هنوز
آسمان آوازه ای دارد از عروج آدمی
من بخواب قصه شاه پریزادم هنوز
برگریزان رفت و آمد زمهریر ماه دی
من بیاد تیرو گرماگرم مردادم هنوز
تندر فرهادیم وزابر شیرین میجهم
تخته سنگ بیستون را برق فولادم هنوز
رود پای کوه دردم بیستون را خانه زاد
سیل خوناب دل شیرین و فرهادم هنوز
یادداری رهنورد پیر در صحرا فتاد
رفتی و من نیز افتادم که افتادم هنوز