249 - پیر راه
چون دورۀ تازگی به سرشد
داغ دل کهنه بیشتر شد
هرچه به گناه خو گرفتم
دلشورۀ توبه بیشتر شد
نفرین به زمان بی حیائیست
هر چند زمانۀ دگر شد
یک قافله دل بهمره ما
با کوچ ستاره همسفر شد
چون یوسف چاه گشت ظاهر
بازار گناه داغ تر شد
عقلی که خدای جستجو بود
با دیدن عشق کور و کر شد
از همّت پیر راه صحرا
این راه دراز مختصر شد