صدای پای شب از کوچه باغ راز میاید
گمانم غم بسوی کلبۀ من باز میاید
شبی وحشی تر از اعماق اقیانوس جنگلها
کزین ظلمت نوای جغد شوم آواز میاید
به گلبانگ سحر پیچیده آوای شباهنگی
که پنداری نوا از تار تار ساز میاید
سپیده سرزد ازمشرق به میعاد سحر خیزان
عروس فجر چون کبک دری با ناز میاید
بگو باد صبا گلهای باغ زندگانی را
به گلزار محبت مرغ دستان ساز میاید
بپوشانید با گلهای وحشی دشت و صحرا را
که یار گل پرستم سوی صحرا باز میاید