156 - ره امن
از خود ای دوست سفر باید کرد
از زمان نیز گذر باید کرد
همچو گل در سفر عریانی
از تن این جامه بدر باید کرد
با غزل با سخنی ترفندی
در دل دوست اثر باید کرد
گرنمازت نرساند به نیاز
زود یک کار دگر باید کرد
گرکه خواهی که به توحید رسی
رو به ابنای بشر باید کرد
عالم ما همه در زیبائی است
دوری از زشت نگر باید کرد
راه صحراست ره امن وامان
از همین راه گذر باید کرد