144 - سنگلاخ
آنچه را قدرت اجل دارد
داستانی است کز ازل دارد
هر فرازی نشیب میخواهد
هرچه برتر بُود اقل دارد
گل زنبوری و بت کندو
خبر از جوشش عسل دارد
آه این عمر بهر کشتن من
دائماً سنگ در بغل دارد
اینهمه غصّه و شکایت چیست
مشکلی را که راه حل دارد
زُهره را مشتری کجا ماند
آسمانی که یک زحل دارد
فرق ما بین آنچه دشوارست
اصل هائی که صد بدل دارد
وه چه پیچیده است مسئله ای
که هرآئینه یک عمل دارد
سفری برگزیده ام که رهش
سنگلاخ است وصد کتل دارد
گرچه کوهی ندارد این صحرا
لااقل صدهزار تل دارد