دوبیتی های شماره 455 الی 465
جای فکرم به لامکانی بود
سرعتم تا به بی زمانی بود
گرچه در روی این زمین بودم
در من اندیشه آسمانی بود
****************
رازی آکنده ازنیازم کرد
چون گل بسته زود بازم کرد
شکر حق را که نشئه دیدار
مست گلواژه نمازم کرد
****************
یارم آواره از دیارم کرد
از همان کودکی شکارم کرد
فکر منصوریم تمامی عمر
پای بند طناب دارم کرد
****************
گوشی ما اگر که زنگ میزد
دشمنی بود طبل جنگ میزد
گر جوابی نمی شنید آنگاه
به درماهماره سنگ میزد
****************
زمین لرزید تا دلها نلرزد
زمان لغزید تا پاها نلغزد
زمین لرزید تا گوید به دنیا
همین است گر بیرزد یا نیرزد
****************
این جهان جای درد و محنت بود
جای سختی و رنج و زحمت بود
خاصّه آن لحظۀ تولّد من
اوّلین شورش طبیعت بود
****************
ای بلند اختران کشور داد
ای وطن از وجودتان آباد
از زبان امام میگویم
دهۀ فجرتان مبارکباد
****************
آن گروهی که اهل ایثارند
از محبّت همیشه سرشارند
درسیاهی این شب دنیا
گرچه خوابند لیک بیدارند
****************
قومی همه بد تبار و بد پیوندند
یک چند دگر به خوشدلی خرسند ند
یک قوم دگر که ظاهرا درویشند
بر هر دوی این پدیده ها می خندند
****************
تاریخ زمانه را ورق خواهم زد
حرفی ز زمان ما سبق خواهم زد
در راه علی و آل انشاء الله
شمشیر دو چله را به حق خواهم زد
****************
خویشتن را وارث مجنون کنید
کاسه های دیده را پر خون کنید
از سر خود ای زخود بیگانه ها
حلق ودلق وجلق را بیرون کنید