دل من باز هم خیالاتی است
فکر دیروزو پا , پی آتی است
شب اندیشه ام دراین اسحار
روشن از اختر سماواتی است
در منار خیال من امشب
صوت محزون یک مناجاتی است
نیست زیبا شناسیم از علم
عاشقی یک پدیدۀ ذاتی است
رب زِدنی تحیراً گوید
هرکه داند چه اندرین ماتی است
نوجوانی گذشت وپیر شدم
لیک دل کشته مردۀ لاتی است
چه پریشانم و درین حالت
غزلم مثل فکر من قاتی است
کوچه باغ است و تک صدای الیم
این غم آهنگ یک خراباتی است
دزد عشقم من اندرین صحرا
گرچه این کار مردم خاطی است