77 - غم شکار
شب تیره روی سیاه من است
گناه جهانی گناه من است
من آن هرزه پوی خراباتیم
که خاک خانقاه من است
شهاب فلک سیر گردونه گیر
کمر بستۀ تیرآه من است
گل لاله بر سینۀ داغ چاک
چراغی به گمگشته راه من است
سکندر که آئینه سازی کند
نظر کردۀ یک نگاه من است
مگویِ زبان بستگان طریق
بزیر زبان نگاه من است
من آن غم شکار بیابانم
که صحرای دل جان پناه من است