دوبیتی های 1978 الی 1989
شبها همه را به خواب کردم
رو بر گذر شهاب کردم
این عمر عزیز خویشتن را
صرف دو سه تا کتاب کردم
*******************
راهی که شود تلف نرفتم
بی آلت و جان به کف نرفتم
چون آخر کار در نظر بود
هرگز ره بی هدف نرفتم
*******************
خدا یا خسته جانم خسته جانم
زنادانی پی وهم و گمانم
دلم خواهد بدانم لیکن ایدوست
نمیدانم چه می خواهم بدانم
*******************
خویش را از همه نهفتم من
درد خود را به کس نگفتم من
هر کجا کار من گره افتاد
دامن خویش را گرفتم من
*******************
بیا ای همره و همبازی من
رفیق آخر و آغازی من
بخوان از نغمه شوریده حالان
حسینی کاکوی شیرازی من
*******************
شبی دل را به دریا می زدم من
تمام شب خدایا می زدم من
برای آنکه خالی گردم از غم
ز دریا سر به صحرا می زدم من
*******************
خداوندا شبم را روز کردی
مرا در کار خود پیروز کردی
چو از گرگی رها گشتم در عالم
مرا آهوی دست آموز کردی
*******************
گل من خار داره خار خوبه
زبانم بار داره بار خوبه
سر من شور و چشمم دیده بانی
دل من یار داره یار خوبه
*******************
یک شب که به خلسه باز بودی
محمود مرا ایاز بودی
یک بوسه که از لبت ربودم
مستانه به خواب ناز بودی
*******************
صحبت عشق بود و دلبر من
تهمتی زد به عشق و باور من
خود چنین بود و از نگونی بخت
کاسه کوزه شکست بر سر من
*******************
خانه ای را که صاحب سه دریست
یادمانی ز خانۀ پدری ست
افتخارم همیشۀ تاریخ
به دلیران ایل سنگسری ست
*******************
جهان امروز تحت سلطۀ ماست
زمان ما زمان گفتگو هاست
من از امروز گفتم هر چه گفتم
نگفته گفتۀ مردان فرداست