بیا ای بلبل باغ جوانم
مرا بردی به دنیای خزانم
به شاخ خامشی ای مرغ خوش خوان
بخوان یامن برای تو بخوانم

*******************

چو قوی تشنه در آغوش آبم
بسوی قعر دریا در شتابم
رسیدم چون به پیرامون دریا
نفهمیدم که بیدارم ،به خوابم

*******************

چو مرد آسمانها آفتابم
بسوی بی نهایت در شتابم
نمیدانم چرا با این بزرگی
برای لقمه نانی در عذابم

*******************

هر دم و هر لحظه دعا می کنم
بهر تمنای شما می کنم
پشت به دنیا که نظر گاه ماست
رو به خدا رو به خدا می کنم

*******************

نه فکر تو نه فکر خویش کردم
نه فکر کم نه فکر بیش کردم
زترس رهزن گنجینۀ دل
در پستوی دل را پیش کردم

*******************
کمر بستم که عاشق پیشه باشم
برای ریشۀ غم تیشه باشم
دلم خواهد به دنیای تفکر
خدای بهترین اندیشه باشم

*******************

غزل خوان قدیم کوچه باغم
کتاب خاطرات داغ داغم
شدم پیرو میان نوجوانان
کسی دیگر نمی گیرد سراغم

*******************

من آن مرغ شب بشکسته بالم
به روی گردن دنیا و بالم
مریضم ناخوشم در بستر غم
تمام روز و شب در نِکّ و نالم