آنکه مارا به عشق می خواند
بهتر از هر نوشته می داند
عشق و ایثار و مهر و خوبی هاست
آنچه بهر من و تو می ماند

*******************

دلم مردمان را محک می زند
پس از هر محک حرف شک می زند
نه تنها به بیگانه وآشنا
من و خویش را هم کلک می زند

*******************

یکی کاری بجز یک دم ندارد
یکی پر گشته چیزی کم ندارد
سرو کار همه باغم ولیکن
چه دارد آن کسی که غم ندارد

*******************

تا بی بدلی مرا بدل کرد
آمادۀ عشقم از ازل کرد
در دشت جنون به پای گلها
کندوی مرا پر از عسل کرد

*******************

بندیان را رها ز بند کنید
فکر مردان دردمند کنید
در سر راه زندگانی خویش
بار افتاده را بلند کنید

*******************

یار چون سوی خانه ام آمد
من ندانم دلم چه کاری کرد
در همان اول قرار و مدار
عشق و دلداگی دلش را زد

*******************

گروهی به یک عده می تاختند
به هم تیغ الماس می آختند
مرا هر چه در خاطر آید زعمر
سگ و گربه با هم نمی ساختند

*******************

مرا نشئه بادۀ ناب برد
ترا ماه افتاده در آب برد
مرا و ترا برد تا دور دور
ترا آب برد و مرا خواب برد

*******************

دل مردان اهل دنیا شاد
خانۀمهر و آشتی آباد
آسمان لب گشود و گفت به مهر
روز مولا علی مبارکباد

*******************

پنجرۀ شب چو دهن باز کرد
گریه ز چشم سحر آغاز کرد
ماه چو زد خنده در آغوش گل
بار دگر ساز مرا ساز کرد

*******************

ای جوانان کشور امید
ای درخشان تر از مه و خورشید
رفت امروزو با گرانجانی
فکر فردای خویشتن باشید

*******************
گر بدنبال شهرت و جاهید
نگران عمیق فردائید
مثل مردان زنده در تاریخ
پاسداران نام خود باشید