فصل پیری بهترین فصل منه
بدلی های من و اصل منه
عاشقی یه اشتباه بی حده
اشتباه نسل در نسل منه

*******************

بزارین به خونه تون در بزنم
به شما به بچه ها سر بزنم
چرا درها تون و بستین وا کنین
نزارین به سیم آخر بزنم

*******************

به روح آسمان پرواز کردم
در دروازه ها را باز کردم
نخواهد کرد باور آنچه دیدم
اگر کتمان کشف راز کردم

*******************

ای غم ای حادثۀ دمسردی
تو که کشتی لت و پارم کردی
برو ای گرگ بیابان جنون
تا کی اطراف دلم می گردی

*******************

تو که میراث خوار خویشتنی
یادگار زمانۀ کهنی
دیگر از درد و غم نخواهی گفت
چونکه تاریخ را ورق بزنی

*******************

من با تو شدم از اینکه یارم باشی
مانند خدای من کنارم باشی
اما چه کنم اگر خدا ناکرده
من یار تو باشم و تو مارم باشی

*******************

گر نداری به من تو دسترسی
یا اسیری به گوشۀ قفسی
تا زمان رهائیت ایدوست
دل خود را نمیدهم به کسی

*******************

تخم غزل به سینۀ من چونکه کاشتی
رفتی به حال خویشتنم واگذاشتی
چون رفتی از حضورم و دیگر نیامدی
فهمیده ام که هیچ قبولم نداشتی

*******************

ای غم من هزار انگشتی
مثل خروار در خور مشتی
تو چه اعجوبه ای که با خواری
صبر را در درون من کشتی

*******************

آن نشانی که از تو پرسیدم

نو گلی بود تازه می چیدم

کاش از شهر می زدم بیرون

روی ماه تورا نمی دیدم



*******************

نه قصر و کاخ و خونه
نه نام و نه نشونه
خوبی بکن تو دنیا
همین برات می مونه

*******************

دل بی حسرتم در بی بلایی ست
اسیر نازنینی مو طلایی ست
به پیری این دل بی همزبانم
هنوزم طالب سر درهوایی ست