مه در آغوش دختر دریاست
آسمان صاف و دشت روح افزاست
کوه در موج سایه روشن شب
جلوه گردان جنگل افراست
در نشیبای دره های عمیق
انعکاس هزار و یک آواست
رقص نور اجاق چوپانی
از بلندای صخره ها پیداست
التهاب درون خونبارم
آتش وحی سینه سیناست
بررگم زخمه می زند اندوه
درسرا پرده دلم غوغاست
ایهاالعاشقان امید امید
در دل من صدای پای خداست
یاس از رحمت خدا کفراست
ناامیدی چرا خدا با ماست
در مقام بزرگواری عشق
دل صحرا به وسعت صحراست