جهان دریایی از خون است امشب
رخ مهتاب گلگونست امشب
شهاب فتنه می بارد زهر سو
فلک گویی دگرگونست امشب
هوا از ابر سرگردان خونرنگ
خزان سرخ هامونست امشب
بدشت شب هماهنگ دل من
نوای مرغ محزون است امشب
چراغ عزلت شب زنده داران
چو بخت خفته وارونست امشب
بهر جا میرسم از دولت عشق
هیاهوی شبیخو نست امشب
خیال آشفته ام شوریده حالی
مرا زاندازه بیرون است امشب
نمی دانم چرا در محضر عشق
غمم در سینه افزونست امشب
خروش چشمه جوشان صحرا
شب میلاد مجنون است امشب