دوبیتی های 2118 الی 2129
ای مسلمان خوب دیر آیین
ای فرا تر ز آسمان و زمین
پایتان استوار در ره عشق
دلتان شاد و کامتان شیرین
***********
گر که دنیا شود سراسر غم
مویی از این جهان نگردد کم
صد جو من گر بیاید و برود
هیچ دنیا نمی خورد بر هم
***********
سر راه تو را دیوار کردند
مرا از تو جدا ای یار کردند
مرا بی تو در این بازار هستی
زهرچه زندگی بیزار کردند
***********
دل من چون به وصل می کوشد
باده از کوثر زمان نوشد
بیخود از خود چو می شود در دم
از درونم ترانه می جو شد
***********
چو دریا سفره گسترده خوبه
کلام و واژه بی پرده خوبه
برایم کرده ها و بهر یارم
تمام کرده و ناکرده خوبه
***********
زمین قابل کشتم تو کردی
بنای آجر و خشتم تو کردی
تو کردی هر چه کردی ناز شصتت
اگر زیبا و گر زشتم تو کردی
***********
نگارم تا که حرف جور می زد
تمام گفته را با شور می زد
به من که می رسید این یار جانی
مثال دشمنانم دور می زد
***********
دو چشم آبی ات دریای نوره
چو کوه نور پژواک عبوره
لبت یاقوت سرخ دست شاهی
نگاه تو چو نادر پر غروره
***********
هالی از قعر آسمان آمد
تا که حال من و تو را پرسد
بین ره آنچه بود با خود برد
که مبادا به ما زیان برسد
***********
هر چند ناتوانم بی همتی نکردم
در پیش اهل عالم بد سیرتی نکردم
بهر مقام و دولت چون دیکران که دانی
خدمتگزار بودم خوش خدمتی نکردم
***********
اگر که میل و تمنای دشت او داری
وگر که خواهش رنگین تو به تو داری
بگیر دامن خود را به همت شب و روز
به آرزو نرسی تا که آرزو داری
***********
رونق آب و خاک از من بود
تابش آفتاب از من بود
اختیار تمام الا هو
نصرت فتح باب از من بود