دوبیتی های 2888 الی 2899
2888
دل گل خوار من مانند سنگه
پلنگه شیره دریایی نهنگه
همه در آشتی اصرار دارند
دل دیوانه من اهل جنگه
******
2889
دوباره روز من تنگ غروبه
شمال آن هم آهنگ جنوبه
گمانش میرسد من مردم آن یار
سر قبر خیالی سینه کوبه
******
2890
سیه زلفی مرا دیوانه کرده
به زنجیرم درون خانه کرده
به پا کرده هزاران آتش اما
یکی را نذر این پروانه کرده
******
2891
آن کس که تلاش کرد و اندوخت
یک خرمن پر زآتش افروخت
شد شعله و سوی آسمان رفت
بیچاره میان آتشش سوخت
******
2892
روزی که پر گشودم و اوجی گزیده ام
هر روز و شب به عالم بالا پریده ام
بعد از هزار سال تکاپو و جستجو
مرغ مهاجرم که به دریا رسیده ام
******
2893
مرا تنها رها کردی و رفتی
به عهد خود وفا کردی و رفتی
به اثبات وفایت آخرین دم
برای من دعا کردی و رفتی
******
2894
دلم برای تو پر میزند چرا رفتی
خوشا به حال تو زین جا به نا کجا رفتی
بهشت کوی تو باد ای رفیق خوش سفرم
برو برو که به مهمانی خدا رفتی
******
2895
ای خالق این جهان هستی
ای نشوۀ در درون مستی
معمار بزرگ سازه عشق
گر ساختیم چرا شکستی
******
2896
تو یار خوش زبان و مهربانی
شکر گفتاری و شیرین بیانی
ولی با این همه هرگز نگفتی
تو با مایی ویا با دیگرانی
******
2897
میان آسمان ها ماه من باش
چراغ روشنی در راه من باش
میان صد هزاران خواهش من
همه بگذار و خاطر خواه من باش
******
2898
بت شیرین کلام راست گفتار
نگه دارت خداوند جهاندار
اگر خواهی رضا سازی خدا را
بیا باری زدوش خلق بردار
******
2899
دل آرام نا آرام گشته
خدای کام هم نا کام گشته
نمی دانم چرا در وقت پیری
ره یک گام من صد گام گشته